دانلود رمان به یادم بیار از دلان pdf بدون سانسور
دانلود رمان به یادم بیار از دلان با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
موضوع رمان :
داستان در مورد دختریه به اسم ترنج که حافظه اش رو توی یه تصادف از دست داده.اطرافیانش که چیز زیادی ازش نمی دونن سعی میکنن کمکش کنن تا حافظه اش برگرده اما…طی این اتفاقا فقط ترنج یه چیزی رو به یاد میاره. از صحنه تار و کوتاه تصادف یادش میاد که یه نفر حین تصادف همراهش توی ماشین بوده اما هیچ چیز و هیچکس وجود اون فرد ناشناس رو تایید نمی کنه. این اتفاق ها همزمان میشه با زیر سوال رفتن و نقض شدن تمام اطلاعاتی که اطرافیان ترنج ازش دارن…
خلاصه رمان به یادم بیار
سرم رو کج می کنم و گوشی رو با شونه ام نگه میدارم لیوان رو زیر شیر می گیرم و در جواب جیغ جیغ هاش سوالم رو می پرسم. -کجا؟ صدای پوفش رو از پشت تلفن هم می شنوم. -خداروشکر مثل اینکه اون تصادف به غیر از حافظه ات به شنواییت هم آسیب زده. میگم می خوام دوتایی بریم اون کافه، یعنی اینقدر که من و تو از اونجا خاطره داریم هیچکسی نداره. بهت قول میدم یه چیزایی یادت میاد. کلافه چشمم رو توی کاسه میچرخونم و قرصم رو به زحمت آب قورت میدم و مشغول شستن لیوان میشم.
-پونه! قولی نمیدم اگر حال داشتم همراهت میام. باز هم صداش روی اعصابم خط می کشه: اگر حال داشتم یعنی چی؟ می خوام ببرمت فرشاد جون رو ببینی. دستم رو با لبه ی لباسم خشک می کنم و متعجب سوال جدیدی که توی ذهن خالیم پیدا شده رو به زبون میارم: – فرشاد کیه؟ ای وای! اصلا غلط کردم حالا باید دو روز بشینم واست توضیح بدم فرشاد کیه. به سمت اتاق میرم و شاکی از این اخلاقش که همه چیز رو به شوخی میگرفت کمی پرخاشگر میشم: -عه پونه لوس نکن خودتو…